جنیفر ساندرز در 6 ژوئیه 1958 در اسلیفورد، لینکلن شایر، از خانواده جین، معلم زیست شناسی و رابرت توماس ساندرز، خلبان نیروی هوایی ارتش آمریکا به دنیا آمد. او در مدرسه مرکزی سخنرانی و درام تحصیل کرد و در آنجا با شریک کمدی خود داون فرنچ آشنا شد. مانند بسیاری از کمدینهای «جایگزین» پیشگامانه دهه 80، او کار خود را به عنوان کمدین/بازیگر/نویسنده آغاز کرد...
Jennifer Saunders was born July 6, 1958 in Sleaford, Lincolnshire, to Jane, a biology teacher, and Robert Thomas Saunders, an RAF pilot. She attended Central School of Speech and Drama where she met her comedy partner Dawn French. Like many of the early 80s groundbreaking "alternative" comedians she began her career as comedienne/actress/writer ...
فیلم یا سریال مرتبط به بازیگر را از این قسمت پیدا کنید.
این دیگر سال 1985 نیست... سال 1986 است، و چاک استیل به گفته رئیس او، کاپیتان جک شیت، "بهترین پلیس لعنت بر نیرو" است. اما حتی این بدجنس، مرتد، توپ شل، گرگ تنها، پلیس در لبه، که طبق قوانین بازی نمیکند، وقتی فرماندار لسآنجلس تصمیم میگیرد ساعات صدور مجوز برای باشگاهها و بارها را کاهش دهد، کارش قطع میشود. موجی غیرقابل توضیح از ناپدید شدنهای پرمخاطب در شهر. همه ناپدید شدگان وجه مشترک یکسانی دارند، صحنه جنایت غرق در خون اما بدون هیچ نشانی از قربانی. پلیس گیج می شود تا زمانی که یکی از قربانیان موفق به فرار می شود. چاک برای مصاحبه با قربانی در بیمارستان می رود اما با پیرمرد دیوانه ای روبرو می شود که خود را آبراهام ون رنتال معرفی می کند. او به چاک ناباور هشدار می دهد که بلای شیطانی در شرف فرود آمدن بر شهر لس آنجلس است - بلای TRAMPIRES - یک ترکیب جهش یافته از خون آشام و ولگرد.
یک کلانتر سادیستی و شهر کوچک و زیر دستانش لیزا را وحشیانه می کنند و او را برای مرده در جنگل رها می کنند. آیا لیزا که توسط یک گرگینه گاز گرفته شده و دارای توانایی های ماوراء طبیعی است، می تواند انسانیت خود را در هنگام انتقام حفظ کند؟::اریک وینکلر
یک زندگی یکنواخت، فارست (تاد بلوباگ) را با زندگی بر روی قایق بادبانی خود در دریاچه جذاب میسوری به سفری برای کشف خود سوق داده است. به زودی او اورلی های سرکش و آزاده (نیکولا کولی) را متوجه می شود و رویاهای آرمان گرایانه آنها برای یک ماجراجویی عاشقانه و هیجان انگیز و تفکر برانگیز هماهنگ می شوند. آیا آنها می توانند زنده بمانند، دوباره با طبیعت ارتباط برقرار کنند و قواعد وجودی مدرن خود را بازنویسی کنند، یا متوجه خواهند شد که جامعه به دلایلی به همان روشی عمل می کند؟
ترنت که دوست دخترش آلیسون را به گردباد جاه طلبی های خود می کشاند، به شدت در حال فرار از دست قاتل قراردادی هنری و تیم است که به پشت جاده های عمیق و متروکه ای می لغزد که از دشت های رول خالی عبور می کنند. ترنت در طول مسیر به بن، یک کوچ نشین سرگردان که اکنون این جاده ها را "خانه" می نامد، در کنار همسرش میشل که در فضای وسیعی که تپه های فلینت است سرگردان هستند، برخورد می کند.
زمانی که آرزوی ناخواسته فردی لوپین او را به یک گرگینه تبدیل می کند و یک ماه شیطانی را روی زمین می گذارد، فردی باید قبل از برخورد زمین و ماه نظم کیهانی را بازگرداند.