هر ششصد سال، یک شر بزرگ فرصت فرار و آزاد کردن آرماگدون را دارد. گروهی از پنج سنگ این قدرت را دارند که یا شر را از بین ببرند یا ششصد سال دیگر آن را بیرون کنند. یک دستور از Druids با یک Warlock که مصمم است پدرش را در جهان آزاد کند می جنگند.
Every six hundred years, a great evil has the opportunity to escape and unleash Armageddon. A group of five stones has the power to either free the evil, or banish it for another six hundred years. An order of Druids battles with a Warlock determined to unleash his father upon the world.
این فیلم با نام تجاری Warlock: The Armageddon محصول کشور United States است.به کارگردانی Anthony Hickox و بازیگرانی چون Julian Sands,Chris Young,Paula Marshall در ژانر اکشن,فانتزی,وحشت در سال 1993 ساخته شده است. که در سایت نیو ساب تایتل ارائه شده است
فیلم مرتبط را از این قسمت پیدا کنید.
کاساندرا وب، امدادگر، مجبور به مواجهه با افشاگریهای گذشتهاش، با سه زن جوان که برای آیندهای قدرتمند قرار دارند، رابطه برقرار میکند...اگر همگی بتوانند از یک حال مرگبار جان سالم به در ببرند.
دوقلوهای فیبی و مکس در حال لذت بردن از سبک زندگی ابرقهرمانی خود هستند، اما زمانی که یک "پسانداز" به اشتباه میافتد، تاندرمنها به Hiddenville بازگردانده میشوند. در حالی که هنک و بارب از بازگشت خود لذت می برند و بیلی و نورا منتظر یک زندگی عادی دبیرستانی هستند، مکس و فیبی مصمم هستند که وضعیت ابرقهرمانی خود را دوباره به دست آورند.
آخر هفته اسکی یک زوج تازه نامزد به طرز وحشتناکی خراب می شود، زمانی که یک مهمان غیرمنتظره از راه می رسد و نیروهای تاریک ماوراء طبیعی خانه شروع به افزایش می کنند.
در سال 1930، ناخدای دریایی راسل مارش نور را دید و به مدت 93 سال بدن او متعلق به خودش نبود. او که یک پیرمرد بزرگ در آن زندگی می کرد، اعمال غیرقابل توصیفی را به نام نظم باطنی داگون انجام داد. اکنون آزاد است، او در جستجوی راهی برای بازگشت به گذشته برای معکوس کردن وحشت های آفریده شده بر جهان است. اما فرقه نقشههای دیگری دارد و برای نابودی او دست از کار نمیکشد.
یک زوج جوان پس از تهدید به مرگ توسط یک باند ستیزه جوی افراطی مجبور به ترک ایستگاه تبلیغی مسیحی خود در صحرای کالاهاری می شوند. پس از سقوط هواپیمای خود، آنها باید برای جان خود با انسان و حیوان مبارزه کنند.
پاتریک، ساکن عجیب و غریب و تنها، در یک خانه متحرک در پشت یک کاروان پارک دور افتاده زندگی می کند. پس از طوفان شدید رعد و برق، یک زن جوان مرموز در خانه او ظاهر می شود و به دنبال پناهگاهی از آب و هوا است. هر چه شب طولانی تر می شود و زن جوان بیشتر در مورد پاتریک کشف می کند، ترک کردن برای او دشوارتر می شود. به زودی او شروع به زیر سوال بردن مقاصد پاتریک می کند، در حالی که پاتریک شروع به زیر سوال بردن تسلط خود بر واقعیت می کند…