مادری که به تازگی طلاق گرفته است، کلبه ای در یک روستای کریسمس زیبا در ورمونت رزرو می کند تا جادوی کریسمس را برای دختر نوجوانش که احساس می کند خانواده اش برای همیشه ویران شده است، دوباره زنده کند. وقتی می رسند، متوجه می شوند که خانه دو بار رزرو شده است و حالا باید تعطیلات خانوادگی خود را با نویسنده ای بدخلق که از کریسمس متنفر است، در میان بگذارند. آنها با هم یاد خواهند گرفت که یک جادوی کوچک کریسمس حتی شکسته ترین قلب ها را نیز شفا می دهد.
A recently divorced mother books a chalet in a beautiful Christmas village in Vermont to try and rekindle Christmas magic for her teenaged daughter who feels like her family is ruined forever. When they arrive, they find that the house has been double booked and now they must share their family holiday with a grumpy writer who hates Christmas. Together, they’ll learn that a little Christmas magic heals even the most broken heart.
این فیلم با نام تجاری The Christmas Chalet محصول کشور - است.به کارگردانی Jennifer Gibson و بازیگرانی چون Erica Durance,Robin Dunne,Elva Mai Hoover در ژانر داستان عاشقانه در سال 2019 ساخته شده است. که در سایت نیو ساب تایتل ارائه شده است
فیلم مرتبط را از این قسمت پیدا کنید.
لیلی با مادرش به اسکاتلند سفر می کند و با لوگان، دوست خانوادگی دوران کودکی، دوباره ارتباط برقرار می کند. بدون اینکه لیلی و لوگان بدانند، مادران مداخله گر آنها نقشه ای برای راه اندازی آنها در نظر گرفته اند.
زنی به معنای واقعی کلمه از جین آستن راهنمایی می یابد.
عشق به داستان های جین آستن به دو نفر کمک می کند تا بر غرور خود غلبه کنند و به اعتقاد خود به عشق اعتراف کنند.
تیلور که در تلاش برای یافتن صدای آشپزی خود به عنوان یک ستاره تلویزیونی شبکه است، به زادگاهش باز می گردد تا از والدینش دیدن کند. او باید بین رابطهی تازهاش، صرفهجویی در رستوران خانوادگیاش یا شغل رویاییاش بهعنوان یک سرآشپز معروف در سراسر جهان یکی را انتخاب کند.
لوه کیوان، جدا شده از کره شمالی، با فرار از چین، تصمیم می گیرد تا آرزوی در حال مرگ مادرش را برآورده کند، تا جایی پیدا کند که بتواند واقعاً نام خود را داشته باشد و با شرایط خودش زندگی کند. او به بلژیک سفر می کند تا به دنبال وضعیت پناهندگی باشد، اما در نهایت بدون هیچ وسیله ای برای امرار معاش و سقفی بالای سرش در هاله ای از ابهام قرار می گیرد. ماری که قبلاً نماینده تیم ملی تیراندازی بلژیک بود و اکنون با شیاطین درونی خود مبارزه می کند، به یک کیوان خسته می رسد و کیف پول او را می دزدد. این دو در نهایت به درگیری شدیدی ختم میشوند. و تنها زمانی که ماری متوجه می شود که کیف پول تنها یادگاری است که از مادر کیوان به جا مانده است، آنها شروع به جذب یکدیگر می کنند و به خاطر تجربیات و احساسات مشترکشان می افتند.
یک صاحب کتابفروشی پس از موافقت با مرور رمان جدید یک نویسنده مشهور در کلوپ ملاقات کور خود با کتاب، عشق و جهتی در زندگی پیدا می کند.