ژانر کمدی زیر نویس فیلم و سریال

در فصل سوم، زمان آشتی دادن اشتباهات گذشته و شروع های جدید هیجان انگیز فرا رسیده است. در داستان حاضر، ماکسیمو مسنتر خود را در حال بازگشت به لاس کولیناسی میبیند که دیگر نمیشناسد. در حالی که در سال 1985، ماکسیمو جوانتر به صعود خود از نردبان موفقیت ادامه میدهد در حالی که به طور بالقوه تمام روابطی را که برای ایجاد آن سخت تلاش کرده است، به خطر میاندازد.

ما شش سال به جلو می رویم تا متوجه شویم که نیکی و جیسون پذیرنده های با تجربه ای هستند که یک خانواده هسته ای دوست داشتنی ساخته اند که توسط یک شبکه پشتیبانی فوق العاده غنی شده است. با این حال، هنگامی که دختر نوجوان آنها، پرنسس، مشتاق ارتباط با مادر تولدش می شود، نیکی و جیسون خود را با آزمون نهایی مهارت های فرزندپروری خود مواجه می کنند.

جهان در آستانه است. ویکتوریا نیومن بیش از هر زمان دیگری به دفتر بیضی شکل و زیر شست عضلانی هوملندر نزدیک است زیرا او قدرت خود را تثبیت می کند. قصاب که تنها چند ماه به زندگی اش باقی مانده است، پسر بکا و شغلش را به عنوان رهبر The Boys از دست داده است. بقیه اعضای تیم از دروغ های او خسته شده اند. با خطرات بالاتر از همیشه، آنها باید راهی برای همکاری با یکدیگر و نجات جهان قبل از اینکه خیلی دیر شود پیدا کنند.

در فصل 3، Shoresy و Sudbury Blueberry Bulldogs در مسابقات ملی بزرگسالان رقابت میکنند و با تیمهایی از سراسر کانادا، مانند Charlottetown Reds، Brooks Barrelmen، Vaughan Canadesi، و SOO Hunt روبرو میشوند.

دارن بارنمن، یک خوشبین تزلزل ناپذیر و بومی آنجلنو، روزهای خود را به مراقبت از استخر بلوک آپارتمانی تیکی تاهیتی می گذراند و می جنگد تا زادگاهش را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل کند.

مکس برنال یک کمدین استندآپ است که با پدرش زندگی میکند و در تلاش است تا با همسر سابقش ازرا، پسر اوتیسمی خود را پدر و مادر کند. مکس و ازرا وقتی مجبور می شوند با تصمیمات دشوار در مورد آینده پسرشان روبرو شوند، یک سفر جاده ای را آغاز می کنند که تأثیری متعالی بر زندگی هر دوی آنها دارد.

یک رماننویس موفق سعی میکند با راهاندازی یک کلاهبرداری بسیار مبتکرانه، حرفهی در حال محو شدن خود را احیا کند. او یک هنرپیشه بی پروا را استخدام می کند و به او آموزش می دهد تا هویت غم انگیز یک دانشجوی کارشناسی ارشد را به خود بگیرد. زندگی آنها برای همیشه تغییر خواهد کرد.

پس از اینکه دزد بانکی که لباس بابا نوئل پوشیده بود، بانکی را در دست گرفت، کودکی که از کریسمس سرخورده شده بود با مردی در جنگل روبرو میشود که او نیز لباس بابانوئل پوشیده است و ادعا میکند از سورتمهاش افتاده است. این زوج با هم دوست می شوند و به ماجراجویی می پردازند.