وقتی یک دختر جوان از خوکچه هندی حیوان خانگی خود یک ابرقدرت مخفی به دست می آورد، زندگی عادی او زیر و رو می شود. او تصمیم می گیرد از قدرت های تازه یافته خود برای ایجاد تغییر در جهان استفاده کند که به او در غلبه بر ترس های خود کمک می کند. Super Furball داستان شجاعت، دوستی و راحت شدن در پوست خودتان است.
When a young girl acquires a secret superpower from her pet guinea pig, her ordinary life turns upside down. She decides to use her newfound powers to make a difference in the world, which helps her in conquering her own fears. Super Furball is a story of courage, friendship, and becoming comfortable in your own skin.
این فیلم با نام تجاری Super Furball محصول کشور Finland است.به کارگردانی Joona Tena و بازیگرانی چون Ella Jäppinen,Essi Hellén,Eero Ritala در ژانر خانوادگی,فانتزی در سال 2018 ساخته شده است. که در سایت نیو ساب تایتل ارائه شده است
فیلم مرتبط را از این قسمت پیدا کنید.
در یک شهر کوچک روستایی، سه نفر از دوستان غیرمحتمل - پرسی بوی، کیتی کاب و دیزی هاوکینز - با هم متحد می شوند تا عنوان روز ورزش مدرسه محلی را از گروهی از قلدرهای کلاس پنجم بگیرند. اما در حالی که پسر پرسی با کمک جفت هایش تمرین می کند، پس از آن توانایی ماوراء طبیعی خود را در دیدن ارواح گمشده کشف می کند - هدیه ای که از پدربزرگش منتقل شده است. پسر پرسی باید بر ترس های خود غلبه کند، انعطاف پذیری خود را ثابت کند و به نیرویی تبدیل شود که باید با آن حساب کرد.
لولو، ترولی و تانتی یعنی گنگ زورلی، زمانی که جادوگر تورا وورا نقشه ای شیطانی برای بی ثبات کردن نظم و ایجاد هرج و مرج در شهر در سر می پروراند، توسط رئیس جمهور کشور فراخوانده می شوند تا اوضاع را نجات دهند.
گروهی از نگهبانان وظیفه محافظت از یک پیام رسان را دارند که باید فوراً اطلاعات حیاتی را به پادشاه خود برساند. در تلاش مرگبار خود در سراسر یک سرزمین باستانی، آنها با خطر باورنکردنی روبرو می شوند زیرا با طردشدگان طاعون زده، جادوی تاریک و هیولاهای پست مبارزه می کنند.
میندی آنجل را به فرزندی قبول میکند، اسبی با روحیه بالا که طبق افسانه صاحبش را به طلای پنهان در کوههای مجاور میبرد. هنگامی که آنجل توسط یک گنج یاب دیوانه ربوده می شود، میندی و دوستان مدرسه اش به تپه ها می روند تا پونی را نجات دهند و طلای گم شده را شکار کنند. اما میندی با مردی کوهستانی آشنا میشود که به او هشدار میدهد که گنج بخشی از یک نفرین باستانی است - اگر طلا را بردارند، جنگل زیبا را نابود خواهند کرد.
هنگامی که مینا هنرمند 28 ساله پس از گیر افتادن در جنگلی وسیع و دست نخورده در ایرلند غربی، پناهگاهی پیدا میکند، ناخودآگاه در کنار سه غریبه گیر میافتد که هر شب توسط موجودات مرموز تحت نظر و تعقیب قرار میگیرند.
سه گیمر مورد علاقه شما بازگشته است! این بار والدک، استازک و دلفینا تابستانی پر از ماجراجویی را در کوه های تاترا سپری خواهند کرد. در طول سفر، والدک به طور تصادفی متوجه میشود که پدرش - مردی که از مادرش خیلی درباره او شنیده است، شخصی که مدتها پیش خانوادهاش را ترک کرده است - در همان نزدیکی زندگی میکند. پسر مصمم است او را پیدا کند و از او درباره دلایل تصمیمش بپرسد. همراه با استاشک، زیر پوشش شب، عازم مأموریت خود شدند. با این حال، خطرات مسیر کوهستانی در مقایسه با آنچه دلفینا باید انجام دهد، چیزی نیست. این نوجوان خلاق باید حقیقت ناپدید شدن پسرها را از خاله، مادر والدک و ... شریک جدیدش پنهان کند. این ماموریت مخفی چه تاثیری بر زندگی همه شخصیت ها خواهد داشت؟ آیا والدک پاسخی برای سؤالاتی خواهد یافت که او را آزار می دهد و اقدامات پدرش را درک می کند؟