پدر ژاندر نقاش و مادرش معلم مدرسه بود که خیاطی می کرد و لباس هایی را برای او فراهم می کرد (اولویت او از اسباب بازی ها). نمایش های مدرسه و تئاتر جامعه بعدی بودند. یک گروه تئاتر آزمایشی در منطقه (که خبری از تئاتر آزاد جوزف چایکین در نیویورک بود) هنگام 16 سالگی ژاندر را زیر بال آنها گرفت. او اعتبار این ...
Xander's father was a painter and his mother a school teacher who sewed, providing him with costumes (his preference over toys). School plays and Community Theater were next. An experimental theater troupe in the area (which was an offshoot from Joseph Chaikin's Open Theater in New York) took Xander under their wing when he was 16. He credits this ...
فیلم یا سریال مرتبط به بازیگر را از این قسمت پیدا کنید.
در یک مزرعه منزوی در یک شهر روستایی غیرقابل توصیف، مردی به آرامی در حال مرگ است. خانواده او گرد هم می آیند تا عزاداری کنند و به زودی تاریکی فرا می رسد که با کابوس های بیدار و احساس فزاینده ای مبنی بر اینکه چیزی شیطانی در حال تسخیر خانواده است مشخص می شود.