فیلم یا سریال مرتبط به بازیگر را از این قسمت پیدا کنید.
یک سال پس از از دست دادن پدرش، ریدلی و مادرش گلوریا به استرالیای غربی نقل مکان کردند تا با پدربزرگ جدا شده ریدلی، اسپنسر زندگی کنند. زمانی که اسپنسر آنجاست سعی می کند با ریدلی ارتباط برقرار کند اما همه تلاش ها معمولاً به درگیری منجر می شود. ریدلی در تلاشی برای بازگشت به خانه در اعماق پشت سر گم می شود. در همین حال، اسپنسر و گلوریا به دنبال ریدلی می گردند. اسپنسر سعی می کند به گلوریا اطمینان دهد که حال پسرش خوب خواهد شد، در حالی که سعی می کند با از دست دادن تنها فرزندش کنار بیاید. ریدلی در حالی که از عوامل مناطق دورافتاده استرالیا رنج می برد (مخصوصا برای یک بچه از نیویورک)، موفق می شود دینگو به نام باکلی را از تله پا نجات دهد. این دو با هم پیوند برقرار می کنند و پسر و سگ هر دو سعی می کنند از عوامل جان سالم به در ببرند تا ریدلی را به خانه بازگردانند.