فعالیت متنوع الکساندرا در فیلم ، تلویزیون ، تئاتر و صداگذاری بیش از سی سال است. او در نورویچ ، نورفولک بزرگ شد و در شانزده سالگی مدرسه را ترک کرد تا به آموزش رقص تمام وقت و سپس مدرسه درام در لندن برود. او هنگامی که به ایالات متحده نقل مکان کرد و تقریباً دو دهه در آنجا زندگی کرد ، با یک آمریکایی ازدواج کرد. او اکنون لندن را صدا می کند و او را سوفولک می کند ...
Alexandra's varied career in film, TV, theatre and voiceover spans more than thirty years. She grew up in Norwich, Norfolk and at sixteen left school to go to full time dance training and then drama school in London. She was married to an American when she moved to the US where she lived for nearly two decades. She now calls London and Suffolk her...
فیلم یا سریال مرتبط به بازیگر را از این قسمت پیدا کنید.
داستان واقعی درباره مادر یک قربانی قتل که به دنبال آن است که بیوه پسرش را به دست عدالت بسپارد و حضانت نوه اش را به دست آورد.
یک جفت دختر نوجوان که روزها نابینا هستند اما وقتی آفتاب غروب می کند در خیابان ها پرسه می زنند تا تشنگی خون خود را سیراب کنند.
فیلم با گزیدهای از مستند نقطه کور: منشی هیتلر (2002) آغاز میشود که در آن تراودل یونگ واقعی احساس گناه و شرمندگی خود را برای تحسین هیتلر در جوانی نشان میدهد. فیلم ادامه مییابد که هیتلر (برونو گانز) را نشان میدهد که یونگه (الکساندرا ماریا لارا) را به عنوان منشی خود در لانه گرگ در پروس شرقی در نوامبر 1942 استخدام میکند.
لوکاس یک معلم است، او زندگی تنهایی می کند و سعی می کند ارتباط خود را با پسرش حفظ کند. با یافتن عشق جدید و دریافت خبرهای خوب از پسرش، زندگی او آرام آرام بهتر می شود، اما به زودی با یک دروغ بی گناه به کابوس تبدیل می شود.
یک زن جوان مضطرب باید با بدترین ترسهایش مقابله کند، وقتی خودش را به تنهایی در انباری در شهر نیویورک در جریان خاموشی سال 2003 گرفتار میبیند.
مارتا پلنت، بازاریاب تلفنی بی دست و پا، در حالی که گنج را دفن می کند و سوپ نخود خرد شده می خورد، به تنهایی زندگی می کند. هنگامی که او یک ولگرد با شخصیت های متعدد را می پذیرد، متوجه می شود که داشتن سه دوست در یکی ممکن است بیش از توانایی او باشد.